یادش بخیر از همین جا بود که آقا محسن صفوی بچه های رزمنده رو روانه ی جبهه ها می کرد خیلی هاشونم دیگه بر نگشتند و اینجا تبدیل شده بود به معبری به آسمان ...
آیا کسی از او پرسید تو چرا آمده ای ؟شاید!لبخندی بر لب .گلی سرخ در دست.و نمائی از عشق که بر روی قلبش می درخشد.کسی چه می داند شاید نوبت او ست.
خوب به چهره هاشان بنگر . عشق رسیدن به معبود ازآن موج می زند و همگی انتظار شهادت را می کشند.
سنگر پشتیبانی